این غزلی که در ادامه می نویسم برای اونیست
برای هیچکس نیست
باید برای کشتنت برنامه ریزی کرد
باید توراصدبارتاپای جنون آورد
ای زندگی سهم من از دنیای رنگی چیست
جزلاشه ای از خاطرات یک سگ ولگرد
روزی جهان باخنده ام تنبور ها می زد
اکنون سکوتم هم نشینی می کند با درد
هرچند بد کردی ولی نادیده می گیرم
ایزد نشسته جای حق می بیندت نامرد
قالب وبلاگتون زیباست..بهترین ها رو براتون ارزو مندم..