پرواز با عطر داوودی

شعر. غزل.عشق

پرواز با عطر داوودی

شعر. غزل.عشق

.برام دعا کنید

 آدم ی اتفاقاتی براش میفته اصن هنگ میکنه

دلم میخواست امروز صبح از خواب بیدار نشم

قرار بود اینجا از خودم شعر بزارم

اما نه ذوقی مونده و نه طبعی ونه شعری

تمام کسایی که واسم الگو بودن نقاباشون برداشته شد

کاش ادم می تونست از خودشم فرار کنه

.................................برام دعا کنید........................

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.